«احسان خاندوزی»، وزیر اقتصاد روز سهشنبه ۶ دیماه، تراز تجاری کشور در ۹ ماهه نخست سال را مثبت ۱۵ میلیارد دلار اعلام کرد. این نخستین بار است که تراز تجاری ۹ ماهه در گزارش گمرک جمهوری اسلامی ایران، با احتساب صادرات نفتی محاسبه و اعلام میشود. به نظر میرسد این اقدام تنها با هدف مثبتسازی تراز تجاری و گامی تازه در دستاوردسازیهای دولت باشد.
این اقدام، واکنش «عبدالناصر همتی»، رییس پیشین بانک مرکزی را نیز برانگیخت. او نوشت: «با رسیدن تراز تجاری ۹ ماهه کشور به منفی ۱۲ میلیارد دلار، گمرک کشور با نوآوری و برای اولین بار، ارزش صادرات ۹ ماهه نفت را هم به آن اضافه و نتیجه را مثبت کرد!».
به گزارش گمرک ایران، مجموع تجارت خارجی ایران در ۹ ماهه نخست سال، حدود ۱۱۲ میلیارد دلار بوده است. در این گزارش، تراز تجاری کشور در این مدت، با در نظر گرفتن حدود ۶۳ میلیارد دلار صادرات و ۴۸ میلیارد دلار واردات، مثبت ۱۵ میلیارد دلار اعلام شده است. دولت سیزدهم در حالی تراز مثبت تجاری را به عنوان دستاوردی در سیاهه اعمال دو سالهاش گنجانده که در اقدامی عجیب و بیسابقه، ارزش صادرات نفتی را نیز در محاسبه تراز تجاری کشور محاسبه کرده است. به عبارت دیگر، تراز تجاری کشور در ۹ ماهه سال ۱۴۰۲، با تکیه بر روش همیشگی محاسبه و بدون احتساب صادرات ۲۶ میلیارد و ۵۰۰میلیون دلاری نفت، حدود منفی ۱۲ میلیارد دلار خواهد بود.
این نخستین بار نیست که دولت ابراهیم رئیسی، برای وزن دادن به کارنامه دوسالهاش، دست به آمارسازی میزند. این دستاوردسازیها در تمام این دوسال، در حوزهها و زمینههای مختلف ادامه داشته است. آنقدر که به ندرت میتوانید اعداد و ارقامی از یک مقام رسمی دولت سیزدهم پیدا کنید که شائبهای در آن نباشد. در این گزارش، مروری بر دستاوردهای خودخوانده دولت ابراهیم رئیسی میکنیم؛ دستاوردهایی که نیست...
شانگهای؛ نامی که بارها در پروژهی دستاوردسازیهای دولت رئیسی به گوشتان خورده است. رسانههای دولتی و حامیان رئیسی در شبکههای اجتماعی، اغلب با کنایه به ناتوانی دولت پیشین در مسایل دیپلماتیک، عضویت در پیمان شانگهای را تنها یک دستاورد از کولهبار دستاوردهای دولت سیزدهم دانسته و با آن دورِ افتخار میزدند اما اصل داستان چه بود؟!
عضویت ایران در سازمان همکاری شانگهای، پس از مدتها آمد و رفت، در نهایت در تیرماه سال جاری به طور رسمی اعلام شد. همزمان، رسانههای طرفدار جریان تندرو اصولگرا در کشور، به رجزخوانی با طرفداران دولت پیشین پرداخته و پیوستن به این سازمان را «بدون برجام و افایتیاف»، ناشی از اقتدار دیپلماتیک دولت سیزدهم در جهان میدانستند. این در حالی است که اعضای سازمان همکاری شانگهای، چندین بار ایران را توصیه به رعایت برجام کردهاند. برای مثال، در بیانیه نهایی نشست پیمان شانگهای در ۲۵ شهریورماه ۱۴۰۱ در ازبکستان، از همه امضاکنندگان خواسته شد تا به توافق هستهای ایران پایبند باشند:
«کشورهای عضو [سازمان همکاری شانگهای]، تضمین اجرای پایدار برنامه جامع اقدام مشترک (برجام) در مورد برنامه هستهای ایران را مهم میدانند و بر اساس قطعنامه ۲۲۳۱ شورای امنیت سازمان ملل متحد، از همه شرکتکنندگان [در نشست] میخواهند که به تعهدات خود برای اجرای جامع و مؤثر [برجام] عمل کنند».
«محمدجواد ظریف»، وزیر پیشین امور خارجه نیز در یک گفتوگوی کلابهاوسی، با اشاره به پیمان شانگهای گفته بود: «با جلب موافقت تاجیکستان برای عضویت ایران در پیمان شانگهای، نامه عضویت ایران در اردیبهشت ۱۴۰۰ صادر شد ولی اولین جلسه رسمی پیمان شانگهای در شهریور بود».
به زبان سادهتر، آنچه دولت و رسانههایش به عنوان دستاورد از آن یاد میکردند، به طور کامل، خلاف واقعیت بود. حالا حدود ۸ ماه از نهایی شدن عضویت ایران در سازمان همکاری شانگهای گذشته و هنوز معلوم نیست که این عضویت، چه آوردهای برای نظام اقتصادی کشور داشته است. پرسشی که باید خطاب به مقامات دولت سیزدهم مطرح کرد این است: این چه دستاوردهایی است که آنقدر بینتیجهاند که مجبورید برای حفظ آبرو، در فرمول محاسبه تراز تجاری هم دست ببرید؟!
تورم، یکی از مهمترین معیارهای سنجش عملکرد اقتصادی دولت، به ویژه از نگاه مردم است. دولت سیزدهم، در حالی همیشه مدعی کاهش تورم در کشور بوده که فشار هزینه تامین حداقلهای معیشتی برای مردم کشور، هر روز بیشتر و بیشتر میشود.
مردادماه ۱۴۰۰، در زمان تحویل دفتر پاستور به ابراهیم رئیسی، تورم ۴۵ درصد بود. تازهترین گزارش مرکز آمار نشان میدهد که تورم سالانه در آبانماه، ۴۴.۹درصد بوده است. این رقم در مهرماه، به ۴۵.۵ درصد رسیده بود. در واقع، با گذشت بیش از دو سال از فعالیت دولت سیزدهم، دولت نه تنها نتوانسته کاهش چشمگیری در نرخ تورم دوساله ایجاد کند، بلکه از همین لحاظ، دولت رئیسی را به ناتوانترین دولت پس از انقلاب در کنترل تورم در دوسال اول فعالیتش تبدیل میکند.
در ادامه آمارسازیهای دولت، دستاورسازیها در حوزه بهداشت و درمان نیز به نوبت خود قابل توجه است. بر اساس آمار، موجودی تختهای بیمارستانی در کشور در مجموع به ۱۵۵ هزار میرسد که بخش اعظم آنها فرسودهاند. به گفته دبیر انجمن نگهداری و مدیریت داراییهای ایران، بیش از ۶۰ درصد تجهیزات پزشکی کشور نیز قابل استفاده نیستند. این آمار را اگر به فرسودگی ۷۰ درصد بیمارستانهای کشور اضافه کنید، عمق فاجعه عیانتر میشود.
این در حالی است که دولت، در تمام این مدت به جای تمرکز بر تامین بودجه برای ساخت بیمارستان و تامین تجهیزات پزشکی، مدام در حال آمارسازی و دستاوردسازی از اقدامات دولت پیشین بوده است. «سیدابراهیم رئیسی»، مهرماه سال جاری خبر داد که در دولت سیزدهم، ۱۵هزار تخت بیمارستانی به مراکز درمانی کشور اضافه شده است. اضافه شدن این تعداد از تختهای بیمارستانی توسط دولت رئیسی آن هم در مدت دوسال آنقدر عجیب بود که صدای فعالالن سیاسی و رسانهای اصولگرا نیز از این دستاوردسازی درآمد. «محمد مهاجری»، در یک پست در شبکه ایکس نوشت: «۹۰ درصد فرآیند ساخت ۱۵ هزار تخت در دولت روحانی انجام شده است».
البته که این اتفاق را، از آن جا به نفع عمومی تمام میشود، باید به فال نیک گرفت اما باید توجه کرد که تنها اتفاق ملموسی که در دولت سیزدهم رقم خورده نیز، در دولت پیشین به ثمر نشسته است. حال، با وضعیت وخیم بیمارستانها و تجهیزات پزشکی، بهبود و اصلاح سیاستگذاریها در نظام سلامت به چیزی بیش از آمارسازی نیاز دارد.
ایجاد سالانه یک میلیون شغل در کشور نیز، از اصلیترین شعارهای ابراهیم رئیسی در روزهای انتخابات و پس از آن بود. وعدهای که همراه با دیگر وعدهها مثل ساخت سالانه یک میلیون مسکن، دستکم تا امروز، حتی نزدیک به عملیشدن هم نبودند. با این حال اما عطش دستاوردسازی رییس دولت و کابینهاش، نه تنها هرگز فرصت پذیرش واقعیت را به آنها نداده بلکه گاهی در آمارسازی، فراتر از وعدهها نیز رفتهاند.
رییس دولت سیزدهم، بر خلاف آمار نهادهای رسمی، بارها بر محقق شدن وعدهی ایجاد یک میلیون شغل در سال ۱۴۰۱ محقق شده است. با این حال، صولت مرتضوی، وزیر کار او در نشست تیرماه کارگروه اشتغال خراسان رضوی، این عدد را ۳۶ درصد هم افزایش داد و گفت: «در سال ۱۴۰۱، یک میلیون و ۳۶۰ هزار اشتغال خالص در سامانه رصد اشتغال در کشور ثبت شدهاست». این آمارسازی در حالی رخ داد که گزارش فروردین ماه مرکز آمار ایران از اشتغال سال ۱۴۰۱ نشان میداد، میزان اشتغال خالص در آن سال، تنها کمی بیشتر از ۲۶۲ هزار مورد شغل بوده است. یعنی تقریبا معادل یک چهارم وعدههای ابراهیم رئیسی...
همه آنچه در بالا خواندید، اتفاقهایی بود که دولت سیزدهم تلاش کرده تا با حمایت تمام بازوهای رسانهایش، به عنوان دستاوردهای این دولت در کارنامهی دوسالهاش بگنجاند. دستاوردهایی از هیچ، که تا امروز تاثیری هم اگر در زندگی روزمره مردم داشت، چیزی جز گرانی، رکود، خالیتر شدن سفرهها، افزایش اجارهنشینی و به حاشیهراندهشدن مردم از شهرها نداشته است. وضعیت آن قدر به امام خدا سپرده شده که گویی خود دولتمردان نیز آمارسازیها را باور کردهاند...
ویدیو:
سرنوشت دختر علوم تحقیقات
در دارالخلافه با بهزاد یعقوبی
مرز حریم خصوصی و عرصه عمومی کجاست؟